لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
دانشنامه آزاد فارسی
پوشش سر بانوان ایرانی در دورۀ قاجار و نوعی چارقد. این پوشش دستمال بزرگ ابریشمی سیاه رنگ، همچون پر کلاغ بود و آن را روی چارقد می بستند تا موی پیشانی را، که از زیر چارقد بیرون می زد، بپوشانند. لرها و کردها در شهرها، و به ویژه در روستاها، از کلاغی استفاده می کنند. کلاغی ها بسیار بزرگ اند و اطراف آن ریشه و گاه منگوله دارد. در ترکمن صحرا آن را به عنوان روسری به کار می برند. زنان عشایر لُر کوچک، از سه چارقد کلاغی برای پوشش سر خود استفاده می کنند. مردان کرد نیز گاه کلاغی به سر می بندند. اسکو، در شمال تبریز، کلاغی های مرغوبی، به ویژه به کردستان، صادر می کند.
wikijoo: کلاغی
مترادف ها
کلاغی، کلاغ مانند
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید