کلاس گذاشتن
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
تاقچه بالا گذاشتن، ناز آمدن، فخرفروشی
کلاس گذاشتن : [ اصطلاح در تداول عامه ] فخر فروشی کردن , پز الکی دادن .
( ( پریروز ها بابک عظیمی کلی برای ما کلاس گذاشت که برای تولدش باباش یکی از همین مبایل ها خریده "نشست بسته را بغل کرد و به آرزو نگاه کرد "ببینمش ؟یک خورده فقط؟خواهش می کنم ؟"سر کج کرد و دماغ ودهن چین داد. "من بیچاره که موبایل ندارم اقلکاً تماشاش بکنم؟" ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص46 . ) )
( ( پریروز ها بابک عظیمی کلی برای ما کلاس گذاشت که برای تولدش باباش یکی از همین مبایل ها خریده "نشست بسته را بغل کرد و به آرزو نگاه کرد "ببینمش ؟یک خورده فقط؟خواهش می کنم ؟"سر کج کرد و دماغ ودهن چین داد. "من بیچاره که موبایل ندارم اقلکاً تماشاش بکنم؟" ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص46 . ) )