کلاح
لغت نامه دهخدا
کلاح. [ ک ُ ] ( ع مص ) ترشروئی کردن و کشیدن لبها را چندان که واگردد دندانها.( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بسیار ترشروئی کردن. ( از اقرب الموارد ). روی ترش کردن. ( تاج المصادر بیهقی ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید