کلاءه

لغت نامه دهخدا

( کلاءة ) کلاءة. [ ک ِ ءَ ] ( ع مص ) نگاهبانی کردن. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). حراست. حفاظت. ( غیاث ) نگاه داشتن. ( دهار ). در ترجمان القرآن بدین معنی به فتح کاف آمده است. و رجوع به همین کتاب و کلأت شود. || ( اِمص ) حفاظت و پناه : اذهب فی کلاءة اﷲ؛یعنی برو در پناه و حراست خداوند. ( ناظم الاطباء ).

کلاءة. [ ک ُ ءَ ] ( ع اِ ) درنگ و تأخیر و مهلت و نسیئة و بیعانه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ): و مااعطیت فیه نسیئة من الدراهم فهی الکلاءة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس