کل کله

لغت نامه دهخدا

( کلکلة ) کلکلة. [ ک ُ ک ُ ل َ ] ( ع ص ) مؤنث کُلکُل. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به کلکل شود.
کلکله. [ ک ُ ک ُ ل ِ ] ( اِ ) یک قسم غلیانی کوچک. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ).

کلکله. [ ک َ ک َ ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حشمت آباد است که در بخش دورود شهرستان بروجرد واقع است و 115 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

گویش مازنی

/kal kale/ کوشش و تقلا & بز نر جوان، بز نر یک ساله & بز اخته شده

پیشنهاد کاربران

کل کله، روستایی از توابع�بخش مرکزی�شهرستان اردل�در�استان چهارمحال و بختیاری�ایران�است. شغل بیشتر اهالی این روستا کشاورزی و شالیزاری و البته کار ساختمانی است که متاسفانه به دلیل نبود موقعیت شغلی مناسب در
...
[مشاهده متن کامل]
استان اکثرا به سمت استانهای خوزستان و فارس سوق داده شده اند و تاکنون منجر به فوت چندین جوان از این روستا شده است. کل کله در دوران دفاع مقدس شهید بهمن قیاسی را تقدیم اسلام کرد و چندین جانباز و آزاده نیز از افتخارات ۸ سال دفاع مقدس این روستا هستند. در سالیان اخیر جوانان این روستا در عرصه های علمی خوش درخشیده اند و حائز رتبه های برتر در کارشناسی و کارشناسی ارشد شده اند و همچنین در همین سال ها حدود ۲۰ نومعلم به جامعه فرهنگیان افزوده است که نسبت به جمعیت این روستا آمار قابل قبولی است.

بپرس