اثبات موجود بودن یا وجود داشتن گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار به روش علوم طبیعی و تجربی محال و غیر ممکن می باشد بلکه فقط از طریق تقسیم بینهایت حقیقی و واقعی ( نه بینهایت
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
کلمه ای، مفهومی و ایده ای در زبان و خط و فهم و عقل انسان ) به کمک قوای ادراکی فهم و عقل با ابزار های فکر و خیال و تصور روشن به واحد های مطلقا مساوی و بیشمار به روش هندسی در پیروی از روش مطلق خدای علمی به شکل زیر: کل بیکران یا بینهایت نمیتواند دارای یک مرکز واحد، یگانه و منحصر بفرد باشد، زیرا مرکز داشتن هرچیزی نشانه بدیهی، بارز و آشکار متناهی بودن و مرز و محیط داشتن آن چیز است. اما بینهایت می تواند دارای مراکز بیشمار محلی یا میدانی باشد. هرکدام از این محله ها یا میدان ها را می توان یک گیتی، یک کیهان و یا یک جهان نامید. جهان های بیشمار از لحاظ فرم یا شکل و محتوا بطور مطلق یکسان و برابر می باشند. همانطور که عدد یک واحد کلیه اعداد صحیح و طبیعی و بیشمار است، درست به همان ترتیب هرکدام از جهان ها واحد کلیه آنهاست. به بیانی دیگر خدای حقیقی و واقعی یکِ بیکران خود را ( با حفظ وحدت خویش ) به یک های مطلقا مساوی و بیشمار تقسیم نموده. این عمل تقسیم در کلیه جهات مکانی و بیمکانی بسوی بیکرانی و بیشماری و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده بی پایان هرگز پایان نمی پذیرد، بلکه جاودانه جاری خواهد بود. هرکدام از جهان ها یک جزء ناچیز است در بطن کل بیکران. این تصور دینی که خدا بر روی سقف فلک الافلاک ( در بیرون از آسمان های هفتگانه با فقط یک کره زمین ساکن و ثابت در مرکز مشترک آنها ) روی یک تخت یا صندلی سنگی یا چوبی و یا فلزی از جنس طلا و الماس تحت عنوان عرش جلوس فرموده و بر اریکه قدرت و فرمانروایی تکیه زده و در سمت راست وی ایسا و در سمت چپ وی شیطان روی دو عرش کوچکتر جلوس نموده باشند و خدا از این طریق از تقارن 《راست - چپ》 برخوردار باشد، یک تصور و خیال واهی بیش نمی باشد. یا به بیانی دیگر میتوان با یقین و اطمینان گفت که تاریخ مصرف این نوش داروی شفا و نجات و رهایی و رستگاری مدت هاست که به پایان رسیده و ادامه مصرف آن فقط نقش پلاسبو را بازی میکند. خدای حقیقی و واقعی چون موجودی بیکران و بینهایت است، لذا نتیجه معقول و منطقی این است که به این باور ساده و حقیقی دست یابیم که هیچ موجود و چیز دیگری چه شهودی و چه غیبی غیر از او نه وجود دارد و نه می تواند وجود داشته باشد. آئین ها و ادیان صاحب یا مالک کلمه خدا و وارث برحق کلام خدا نمی باشند بلکه هرکدام به رسم و سبک و روش خاص و ویژه خویش، کلمه خدا و اعتقاد و ایمان و امید انسان ساده و خوش باور را در انحصارات و اسارات بیرحمانه در آوردنده اند. منجمله آئین بیخدائی آتئیزم.