کف دریا


معنی انگلیسی:
meerschaum, sea froth, cuttle-bone, meerscham, seabed

لغت نامه دهخدا

کف دریا. [ ک َ ف ِ دَرْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زبدالبحر. ( برهان ). رجوع به زبدالبحر شود.

فرهنگ فارسی

زبد البحر

دانشنامه عمومی

کف دریا ( به انگلیسی: Sea foam ) ، کف اقیانوس، کف ساحلی یا اسپوم spume نوعی کف است که در اثر هم زدن آب دریا ایجاد می شود، به ویژه زمانی که دارای غلظت های بالاتری از مواد آلی محلول ( شامل پروتئین ها، لیگنین ها و لیپیدها ) باشد که از منابعی مانند تجزیه فراساحلی از شکوفایی های جلبکی به دست می آید. [ ۱] این ترکیبات می توانند به عنوان ماده فعال سطحی یا عوامل کف کننده عمل کنند. همان طور که آب دریا با امواج شکننده در ناحیه موج سواری مجاور ساحل متلاشی می شود، مواد فعال سطحی در این شرایط متلاطم هوا را به دام می اندازند و حباب های پایداری را تشکیل می دهند که از طریق کشش سطحی به یکدیگر می چسبند.
عکس کف دریاعکس کف دریاعکس کف دریاعکس کف دریا

کف دریا (سپیداج). کف دریا ( نام علمی: Cuttlebone ) بخش مستحکم از ساختار درونی بدن جانداران عضو راسته سپیداجان از راسته سرپایان است. کف دریا معمولاً از سپیداج معمولی به دست می آید. برخلاف باور عموم که تصور می کنند کف دریا، کف خشک شده آب دریا است اما در حقیقت این ماده سفید رنگ و سبک وزن ستون فقرات جسم خشک شده ماهی است که به نام های مرکب، سرپاور، و خساک شناخته می شود؛ که در عمق دریا زندگی می کند. خوردن آن نیاز زیادی به احتیاط دارد و مصارف خوراکی چندانی ندارد. کف دریا دارای کلسیم بسیار بالا و مواد معدنی است که بیشتر پرورش دهندگان پرنده های زینتی از آن استفاده می کنند.
کف دریا معمولاً برای سابیدن و کوتاه ماندن نوک طوطی سانان استفاده می شود به طوری که پرنده با خوردن کف دریا نوک آن ساییده شده و از بزرگ شدن نوک جلوگیری می شود. کف دریا برای زیبایی و از بین بردن کک و مک صورت هم استفاده می شود.
ماهی های مرکب یکی از گونه های جانور است که در بسیاری از دریاهای اقیانوسی و خلیج ها پیدا می شود. این ماهی که با نام های سرپاور و همچنین خساک نیز شناخته می شود، یک ماهی بی مهره بوده؛ و به این خاطر ماهی مرکب خوانده می شود که در زمان خطر از خود مرکبی سیاه رنگ تولید می کند. این ماهیان از خانواده اختاپوس ها هستند.
آنچه امروزه پزشکان طب سنتی به عنوان کف دریا می شناسند، در حقیقت غضروفی است که در بدن این ماهی ها وجود دارد. پس از مرگ ماهیان مرکب، تمامی بدن آن ها در آب تجزیه شده و توسط دیگر ماهیان خورده می شود. به جز قسمت غضروفی پشت ماهیان مرکب که که توسط جانداران دیگر خورده نو تجزیه نمی شود و به خاطر سبکی روی آب شناور می شوند. به خاطر سبکی و سفیدی بخش غضروفی ماهیان مرکب، عامه مردم تصور می کنند که این سفیدی ها باید کف دریا باشند. به همین خاطر این نام روی آن ها مانده است!
عکس کف دریا (سپیداج)عکس کف دریا (سپیداج)عکس کف دریا (سپیداج)عکس کف دریا (سپیداج)عکس کف دریا (سپیداج)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کفِ دریا (meerschaum)
(یا: میرشام) مجموعه ای از کانیها، معمولاً کانیِ رُسی نرم و سفیدرنگِ سپیولیت، سیلیکات منیزیوم آب دار. این کانی روی آب شناور می شود و در ساخت سر چپق به کار می رود.

مترادف ها

ground (اسم)
پا، سبب، زمین، خاک، میدان، زمینه، پایه، اساس، مستمسک، ملاک، کف دریا

seabed (اسم)
کف دریا، بستر اقیانوس

meerschaum (اسم)
کف دریا، هیدروسیلیکات منیزیم

فارسی به عربی

ارض

پیشنهاد کاربران

بپرس