کعب پیاله

لغت نامه دهخدا

کعب پیاله. [ ک َ ب ِ ل َ / ل ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنچه حلقه مانند زیر پیاله یا فنجان سازند تا به زمین درست تواند نشست. ( آنندراج ) :
کعب پیاله از کف او نشئه ریز شد
این جام را ز هر دو طرف می توان کشید.
سید اشرف ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

آنچه حلقه مانند زیر پیاله یا فنجان سازند تا بزمین درست تواند نشست .

پیشنهاد کاربران

بپرس