کعب مامه

لغت نامه دهخدا

( کعب مامة ) کعب مامة. [ ک َ ب ِ م َ ] ( اِخ ) از صحابه رسول اکرم بود و روزگار در نهایت زهد و سخا گذراند. صائم الدهر و قائم اللیل بود و همیشه بخاطر داشت اگر طاعت او بمیزان قبول سنجیده آید مژده آن بگوش خویش بشنود. روزی هنگام افطار که حرارت شدت و حدت داشت آب سردی که برای خود آماده کرده بود به سائلی داد و به نیت خویش فائز شد. ( جهانگیری ). آنچه مؤلف جهانگیری نوشته است خطاست کعب بن مامة الایادی ، در عصر جاهلیت بوده است نه در عصر رسول ( ص ) و از اصحاب وی. در سخاوت بدو مثل زنند چون حاتم. گویند باقافله در فصل تابستان سفر میکرد کاروان راه گم کرد و چون آب آنان کم بود، برای هرکس بمقداری معین آب تخصیص دادند. کعب تا سه روز حصه خود را به مردی از بنی نمر که همراه او بود بخشید و چون به آب رسیدند از تشنگی درگذشت و پدرش به قصیده ای رثا گفت :
گر کعب مامه آب نخورد و به تشنه داد
مشهورتر ز دجله شد آبشخور سخاش.
خاقانی.
رجوع به بلوغ الارب ج 1 ص 81 شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس