کعاب. [ک َ ] ( ع ص ) دختر پستان برآورده و نارپستان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).کعاب. [ ک ِ ] ( ع اِ ) ج ِ کعب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به کعب در این لغت نامه شود.