کظیظ

لغت نامه دهخدا

کظیظ. [ ک َ ] ( ع ص ) رنجیده و اندوه کشیده از کاری. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || پرشکم از طعام : ینهی القاضی عن القضا اذا کان جائعاً او کظیظاً. ( اقرب الموارد ). سیر.

پیشنهاد کاربران

بپرس