لغت نامه دهخدا
- رجل کظلظ ؛ مرد سخت دشوارخوی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
کظ. [ک َظظ ] ( ع مص ) زحمت دادن پری طعام شکم کس را بطوری که از جهت پری طاقت نفس کشیدن و دم زدن برای او نماند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید