کشیده شده

/keSideSode/

واژه نامه بختیاریکا

ور کشیده

جدول کلمات

مدید

مترادف ها

graphic (صفت)
واضح، گرافیک، ترسیمی، نگاره ای، کشیده شده، نوشته شده، وابسته به فن نوشتن، مربوط به نقاشی یاترسیم

prolate (صفت)
کشیده شده، دراز، دوک وار

فارسی به عربی

تخطیطی

پیشنهاد کاربران

منجر شده باعث شده به اتمام رسیده
مدید، ممتد
مدید
منجر
ممتد

بپرس