کشوک

لغت نامه دهخدا

کشوک. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش زابلی شهرستان سراوان واقع در سه هزارگزی جنوب زابلی کنار راه مالرو زابلی به ایران شهر. آب آن از قنات است و چون بر سر راه قرار دارد از مسافران نیزگذران می کنند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

کشوک. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار، واقع درنه هزارگزی جنوب باختری قصر قند و کنار راه فرعی نیک شهر به قصر قند با 102تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی می باشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

کشوک. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان هیدوج بخش سوران شهرستان سراوان واقع در 23 هزارگزی جنوب خاوری سوران و 2 هزارگزی خاور راه مالرو سوران به ایرافشان. آب آن از چشمه و راه آن مالرو می باشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

گویش مازنی

/keshook/ بچه ای که به هنگام خواب بی اختیار ادرار کند

پیشنهاد کاربران

بپرس