لغت نامه دهخدا
کشندگی. [ ک ُ ش َ دَ / دِ ] ( حامص ) حالت و عمل کُشنده. ( یادداشت مؤلف ). || قتال. جدال. خونریزی. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
مترادف ها
جذب، جاذبه، جلب، کشش، کشندگی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید