کشمیمن

لغت نامه دهخدا

کشمیمن. [ ک ُ م َ م َ ] ( اِخ ) شهرکی است [ به خراسان ] از عمل مرو و کشت و برز آن بر آب رود مرواست. ( حدود العالم ). کشمیهن. رجوع به کشمیهن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس