کشمیده

لغت نامه دهخدا

کشمیده. [ ک َدَ / دِ ] ( اِ ) کشه و خط بطلان. || نوشته و مکتوب. ( ناظم الاطباء ). || مطلق خط خواه بر زمین کشند و خواه بر دیوار و خواه با چوب کشند و خواه با قلم و انگشت. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). کشه.

فرهنگ فارسی

کشه و خط بطلان یا نوشته و مکتوب

پیشنهاد کاربران

بپرس