دیکشنری
مترجم
بپرس
کشمند
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
کشمند. [ ک ِ م َ ] ( اِ مرکب ) صحرای مزروع. کشتمند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کشتمند شود.
پیشنهاد کاربران
هم اندر دژش کشمند و گیا
درخت برومند و هم آسیا
فردوسی
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها