کشمان

لغت نامه دهخدا

کشمان. [ ک ِ ] ( اِ مرکب ) زمین کشت زراعت کرده شده را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). در حاشیه برهان آمده است : این کلمه مخفف کشتمان است مرکب از کشت ( کاشتن ) + مان ( پسوند اتصاف ) کشتمند :
از حبوبات در همه کشمان
نیست چندانکه درکشند بفخ.
نزاری قهستانی ( از رشیدی ).
النقوع ؛ گوآب در کشمان. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ معین

(کِ ) (اِمر. ) = کشت مان : زمین زراعت شده .

فرهنگ عمید

۱. زمین های پیرامون ده که در آن ها زراعت کنند.
۲. آیش یا گردش زراعتی که هر سال محصول دیگری غیر از محصول سال قبل بکارند.

پیشنهاد کاربران

کشمان :آنچه را بکشند تا سبک سنگینی و وزن آن به دست آید. و این ویژگی جهان فیزیکی است.

بپرس