کشتن کمانداتور ( 騎士団長殺し, Kishidanchō - goroshi؟ ) رمانی به قلم هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنی، است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. [ ۱] [ ۲] این رمان در دو جلد با عناوین «ایده به منصه ظهور می رسد» و «استعاره چموش» توسط نشر شینچوشا در ژاپن، به تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۱۷ منتشر شد. ترجمه انگلیسی آن توسط فیلیپ گابریل و تد گوسن توسط انتشارات آلفرد ای. کناف در آمریکا و انتشارات هارویل سکر در بریتانیا منتشر شد. [ ۳] [ ۴]
ناشر این کتاب اظهار داشت که ۱٫۳ میلیون نسخه برای چاپ اول ژاپن در نظر گرفته شده است. [ ۵]
قهرمان داستان یک نقاش پرتره بدون نام است که همسرش در ابتدای کتاب او را ترک می کند. او که ضربه سختی از این جدایی خورده است، نقاشی پرتره را رها می کند و به یک سفر طولانی جاده ای می رود. در اثنای سفر جاده ای بی هدفش با زنی عصبی در یک ناهارخوری روبرو می شود که به نظر می رسد از شخصی فرار می کند. قهرمان داستان به این شک دارد که او در حال فرار از مردی است که هنگام غذا خوردن در نزدیکی آنها نشسته است. قهرمان اصلی این مرد را با نام مرد سوبارو فورستر سفید سوار خطاب قرار می دهد. این زن و قهرمان داستان در آخر به هتلی کوچک می روند و رابطه جنسی خشونت آمیزی برقرار می کنند. روز بعد، او بیدار می شود و زن دیگر از آنجا رفته است. او دوباره به ناهارخوری برمی گردد و مرد صاحب سوبارو فورستر سفید را می بیند و احساس می کند که مرد دقیقاً می داند چه کاری با این زن عصبی در هتل انجام داده است.
سفر جاده ای قهرمان داستان با خراب شدن ماشینش به پایان می رسد. او سپس به خانه دورافتاده پدر دوستش، توموئیکو آمادا، نقاش مشهور که به خانه سالمندان منتقل شده است، نقل مکان می کند. [ ۶] در آنجا در اتاق زیر شیروانی این خانه یک جغد شاخدار و یک نقاشی ناشناخته از توموهیکو آماده با عنوان «کشتن کمانداتور» کشف می کند که صحنه ای از اپرای Don Giovanni را به تصویر می کشد. [ ۷] راوی داستان برای تأمین هزینه های زندگی در آن منطقه به عنوان معلم هنر شروع به کار می کند. در همین حال، یک همسایه ثروتمند، واتارو منشیکی، مبلغ بسیار زیادی پول برای نقاشی پرتره به او پیشنهاد می کند که سرانجام حاضر به انجام این کار می شود. سرانجام او برخلاف تمام نقاشی هایی که قبلاً کشیده است، یک پرتره انتزاعی خلق می کند و در ادامه به او الهام می شود که پرتره ای هم از مرد صاحب سوبارو سفید را شروع کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفناشر این کتاب اظهار داشت که ۱٫۳ میلیون نسخه برای چاپ اول ژاپن در نظر گرفته شده است. [ ۵]
قهرمان داستان یک نقاش پرتره بدون نام است که همسرش در ابتدای کتاب او را ترک می کند. او که ضربه سختی از این جدایی خورده است، نقاشی پرتره را رها می کند و به یک سفر طولانی جاده ای می رود. در اثنای سفر جاده ای بی هدفش با زنی عصبی در یک ناهارخوری روبرو می شود که به نظر می رسد از شخصی فرار می کند. قهرمان داستان به این شک دارد که او در حال فرار از مردی است که هنگام غذا خوردن در نزدیکی آنها نشسته است. قهرمان اصلی این مرد را با نام مرد سوبارو فورستر سفید سوار خطاب قرار می دهد. این زن و قهرمان داستان در آخر به هتلی کوچک می روند و رابطه جنسی خشونت آمیزی برقرار می کنند. روز بعد، او بیدار می شود و زن دیگر از آنجا رفته است. او دوباره به ناهارخوری برمی گردد و مرد صاحب سوبارو فورستر سفید را می بیند و احساس می کند که مرد دقیقاً می داند چه کاری با این زن عصبی در هتل انجام داده است.
سفر جاده ای قهرمان داستان با خراب شدن ماشینش به پایان می رسد. او سپس به خانه دورافتاده پدر دوستش، توموئیکو آمادا، نقاش مشهور که به خانه سالمندان منتقل شده است، نقل مکان می کند. [ ۶] در آنجا در اتاق زیر شیروانی این خانه یک جغد شاخدار و یک نقاشی ناشناخته از توموهیکو آماده با عنوان «کشتن کمانداتور» کشف می کند که صحنه ای از اپرای Don Giovanni را به تصویر می کشد. [ ۷] راوی داستان برای تأمین هزینه های زندگی در آن منطقه به عنوان معلم هنر شروع به کار می کند. در همین حال، یک همسایه ثروتمند، واتارو منشیکی، مبلغ بسیار زیادی پول برای نقاشی پرتره به او پیشنهاد می کند که سرانجام حاضر به انجام این کار می شود. سرانجام او برخلاف تمام نقاشی هایی که قبلاً کشیده است، یک پرتره انتزاعی خلق می کند و در ادامه به او الهام می شود که پرتره ای هم از مرد صاحب سوبارو سفید را شروع کند.

wiki: کشتن کمانداتور