کشامن. [ ک َ / ک ِ م َ ] ( ص مرکب ) جنس کشیدنی. وزن کردنی. ( فرهنگ فارسی معین ). کش منی : پرسید که چه نانی به او بدهد، دوآتشه یا کشامن. ( شوهر آهو خانم ، از فرهنگ فارسی معین ).