لغت نامه دهخدا
- کشاله ران ؛ کش ران. فصل مشترک بین شکم و ران. بن ران. بیخ ران. بیغوله ران. کشال. رجوع به کش و کشال شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - امتداد کشش . ۲ - ماهیچ. ( ران ) : کشال. ران . یا کشال. ران . فصل مشترک بین شکم و ران کش ران بن ران بیخ ران بیغول. ران
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (زیست شناسی ) قسمتی در زیر شکم محل اتصال ران ها به شکم است.
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ








به دو خم زیر تاق کمانی سر در ساختمانها هم کشاله می گویند. به نوک ناق کلید و به دو پایه تاق پایِ تاق می گویند. کشاله تاق یک آجرچینی خمیده است که کلید را به پای تاق وصل می کند.
منبع. فرهنگ عمید

