کشادنی

لغت نامه دهخدا

کشادنی. [ ک ُ دَ ] ( ص لیاقت ) قابل کشادن. قبول کشودن. ( یادداشت مؤلف ). گشادنی :
روئین دژت ار کشادنی نیست
در محنت هفتخوان چه باشی.
خاقانی.
رجوع به گشادنی شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس