کش و قوس آمدن: [ اصطلاح در تداول عامه ] دست و پا را دراز کردن و کش و قوس رفتن، دست دادن حالتی که در آن آدمی دستهای خود را از دو جانب بکشد و پشت و گردن بپیچد به اراده رفع خستگی خواب و جز آن را .
( ( آدامس جوید خمیاره کشید و خیره شد به قندان روی میز بعد بلند شد ایستاد وکش وقوس آمد بعد یکهو دست ها را از هم باز کرد وشروع کرد به خواندن آوازی فرانسوی . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص45 . ) )
( ( آدامس جوید خمیاره کشید و خیره شد به قندان روی میز بعد بلند شد ایستاد وکش وقوس آمد بعد یکهو دست ها را از هم باز کرد وشروع کرد به خواندن آوازی فرانسوی . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص45 . ) )