کَش برداشتن: به حرکت درآمدن. کشیده شدن.
نمونه: چارپایان ورعیتْ مردم نه از دشت به خرسف که از خرسف به بیرون قلعه کش کرده بودند. ( کلیدر ج ۱۰ص۲۷۴۳ )
نمونه: چارپایان ورعیتْ مردم نه از دشت به خرسف که از خرسف به بیرون قلعه کش کرده بودند. ( کلیدر ج ۱۰ص۲۷۴۳ )