کسیب

لغت نامه دهخدا

کسیب. [ ک ُ س َ ] ( ع اِ ) از نامهای سگان است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اسمی است برای سگان نر. ( اقرب الموارد ).
- ابن الکسیب ؛ فرزند زنا. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). والدالزنا. ( اقرب الموارد ). بیج. سند. حرامزاده.

فرهنگ فارسی

ازنامهای سگان است . اسمی است برای سگان نر.

پیشنهاد کاربران

کسیب یک سایت است که شما میتوانید از آن استفاده و سایت رایگان خود را بسازید
معنی WDWKASIB به این شکل میباشد
W/ WEBSITE
D/design
W/WITH
K/KASIB
Website design with Kasib
طراحی سایت با کسیب
خرید سایت های حرفه ای و وردپرسی از جمله فعالیت کسیب میباشد
البتاین کسیب با سایت wdwkasib. ir فرق داره اون کسیب ینی کسب کار اینترنتی شما و wdwkasib ینی طراحی سایت با کسیب
کسیب به معنی غنیمت، اموال، دارایی، ثروت
منبع: مآثر سلطانبه
کسیب
کسیب از کلمه کسب می آید و کسیب دروغی که در کاسبی ازش استفاده میشود
کسی که دروغی میگوید که در حد زناست مثل کسی که از سنگ و چوب بت میسازد برای پرستش بجای خدا و این عمل نوعی زنا است

بپرس