کسی را دست انداختن

مترادف ها

tease (فعل)
اذیت کردن، طنازی کردن، ازار دادن، کسی را دست انداختن، سخنان نیشدارگفتن، پوش دادن مو

tantalize (فعل)
ازار دادن، کسی را دست انداختن، و سپس محروم کردن

josh (فعل)
شوخی کردن، کسی را دست انداختن

فارسی به عربی

اثر (مع الشد ) , اسخر منه

پیشنهاد کاربران

سره کار گذاشتن فردی
غلط راهنمایی کردن از روی عمد برای خنده
شوخی و رفتار فریبنده
آزار دادن به قصد تفریح خود
مثلا با کسی قرار بگذارید و آدرس غلط بدهید بعد تلفن جواب ندهید یا بگویید من که میبینمت تو چرا منو نمیبینی!
کسی را مسخره کردن

بپرس