کسوء

لغت نامه دهخدا

کسوء. [ ک ُ ] ( ع اِ ) کسوء الشی ٔ، دنباله آن چیز. ج ، اکساء. ( ناظم الاطباء ) ( ازمنتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به کسی شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس