کسندر

لغت نامه دهخدا

کسندر. [ ک َ س َ دَ / ک ُ س ُ دَ / ک َ س َ دُ ] ( ص مرکب ) ( مرکب از کس + اندر، به معنی دیگر و غیر ) ناکس و نااهل را گویند. ( برهان ) ناکس و نااهل و فرومایه. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کس دیگر ۲ - ناکس نا اهل : ( سزد مرد را گر تکبر کند چو شه نیکویی با کسندر کند ) . ( عنصری )

فرهنگ معین

(کَ سَ دَ ) (اِمر. ) نااهل ، فرومایه ، ناکس .

فرهنگ عمید

ناکس، نااهل: سزد ارچه او نیز تکبر کند / که شه نیکویی با کسندر کند (عنصری: ۳۵۴ ).

پیشنهاد کاربران

بپرس