کسل کننده

/keselkonande/

معنی انگلیسی:
arid, dull, humdrum, slow, prosaic, tedious, uninspired, uninteresting, stupid

مترادف ها

prosaic (صفت)
بی روح، کسل کننده، وابسته به نثر، نثری، با اطناب

drab (صفت)
خاکستری، کسل کننده

tedious (صفت)
کج خلق، خسته کننده، کسل کننده، ناراضی

drowsy (صفت)
کسل کننده، خواب الود

irksome (صفت)
کسل کننده، خستگی اور، ازرده

drippy (صفت)
کسل کننده، بارانی، هوای گرفته

mawkish (صفت)
کسل کننده، بطور زننده احساساتی، حالت تهوع نسبت به غذای بد مزه

prosy (صفت)
کسل کننده، با اطناب

weariful (صفت)
خسته، خسته کننده، کسل کننده

فارسی به عربی

شاق , مضجر , مقزز

پیشنهاد کاربران

أکثریت دوست ندارند حقیقت را بیبینند؛
چون بعداز دانستن، حقیقت کسل کننده وتکراری میشه!
به این خاطر، دوست دارند گول بخورند وغافل بمانند ودر لذّت مُعمّای توّهم سر ببرند وفلم هندی ببینند!
رنج آور
uninspired
mind numbing
کسل bor
کسل کننده borryying
کسل کننده، خواب آور
Boring::کسل کننده

بپرس