کسته
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) غلۀ کوبیده شده، غله ای که آن را کوبیده اما هنوز از کاه جدا نکرده باشند.
پیشنهاد کاربران
کُسته :خطه ، اقلیم
Coste فرانسوی قدیم
شاید خطه معرب همین کلمه باشد
بد تخمان از کُسته خوراسان به ایرانشهر بریزند
Coste فرانسوی قدیم
شاید خطه معرب همین کلمه باشد
بد تخمان از کُسته خوراسان به ایرانشهر بریزند