کساردن. [ ک ُ دَ ] ( مص ) گساردن به معنی غم خوردن و باده خوردن باشد لاغیر و با گاف فارسی به معنی گذاشتن. ( برهان ). خوردن. ( از ناظم الاطباء ). || تحمل کردن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به گساردن شود.
فرهنگ فارسی
گساردن بمعنی غم خوردن و باده خوردن باشد لاغیر و با گاف فارسی بمعنی گذاشتن یا تحمل کردن