کس کشی

فرهنگ فارسی

جاکشی دیوثی قلتبانی قوادی .

پیشنهاد کاربران

شخصی که فاحشه به مرادن هوس باز معرفی میکند و در قبال کارش هزینه دریافت می کند
کون کشی. [ کو ک َ / ک ِ ] ( حامص مرکب ) قرمساقی کون. مقابل آن کس کشی بود. ( آنندراج ) . و رجوع به مدخل قبل شود.
کسی که در کار پیدا کردن زن فاحشه و جنده برای مردان است و به این کار میپردازد.

بپرس