کس ء
لغت نامه دهخدا
کس ء. [ ک َس ْءْ ] ( ع مص ) در پی کسی رفتن و متابعت او کردن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). یقال مر فلان یکساهم ؛ ای یتبعهم. ( از اقرب الموارد ). || از پس راندن ستور یادر پی ستور دیگران راندن. ( ناظم الاطباء ). راندن ستور بر اثر دیگری. ( از اقرب الموارد ). || چیره شدن گروهی بر گروه دیگر در خصومت. || به شمشیر زدن. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
کس ء. [ ک ُس ْءْ ] ( ع اِ ) دنباله چیزی. ج ، اَکساء. || رکب کسأه ؛ برگردن آن افتاد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید