کزل کوب

لغت نامه دهخدا

کزل کوب. [ک ُ زَ ] ( اِ مرکب ) آلتی که با آن کزل را می کوبند. وکزل بن خوشه گندم ناکوفته مانده است در خرمن. رجوع به کزل شود. || ( نف مرکب ) کوبنده کزل.

فرهنگ فارسی

آلتی که با آن کزل را می کوبند. کوبنده کزل

پیشنهاد کاربران

بپرس