کزره

لغت نامه دهخدا

کزره.[ ک ُ رَ / رِ ] ( اِ ) گیاهی باشد خوشبوی. ( برهان ). نام گیاهی خوشبو. ( ناظم الاطباء ). گیاهی خوشبو در کشتی که سیراب شده باشد. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). نباتی است خوشبو که نیز به فارسی سرزهره نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). || آب دادن کشتزار. ( برهان ). آبیاری کشت و زرع. ( ناظم الاطباء ). || کشت و زراعت سیراب را نیز گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

گیاهی باشد خوشبوی .یا آب دادن کشتزار

گویش مازنی

/kazre/ شاخه ی درختی که پوستش سفت شده و از سبزی و شادابی افتاده باشد - به درد نخور

پیشنهاد کاربران

بپرس