کریک

لغت نامه دهخدا

کریک. [ ک ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سملقان بخش نامه شهرستان بجنورد. جلگه است و معتدل و 259 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

کریک. [ ک َ ] ( اِ ) در چالوس نام نوعی سرخس است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

در چالوس نام نوعی سرخس است .

گویش مازنی

/kerik/ نوعی کبک، کبک دری & بستن چشم & سرخس - پرنده ای زنبورخوار

دانشنامه عمومی

کریک (دنا). روستای کَریَک معروف به ماسوله جنوب مرکز دهستان کَریَک از توابع شهرستان دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
این روستا در دهستان دنا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۸۶ نفر ( ۱۹۵خانوار ) بوده است.
عکس کریک (دنا)

کریک (مانه و سملقان). کریک روستایی در دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان مانه و سملقان استان خراسان شمالی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۱٬۱۲۲ نفر ( ۳۴۶خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس کریک (مانه و سملقان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کِریک (Creek)
از اقوام سرخ پوست امریکایی، با جمعیتی نزدیک به ۴۴هزار تن (۱۹۹۰). به یکی از زبان های ماسکوگی سخن می گویند. کریک ها جزو گروه موسوم به «تپه سازان» بودند و در شهرک های بزرگ دایمی در جورجیا و آلاباما زندگی می کردند، اما اکنون عمدتاً در اوکلاهمابه سر می برند. سمینولها یکی از شاخه های کریک هایند. کریک ها از دیرباز کشاورز بودند و ذرت، لوبیا و کدو کشت می کردند و برای تکمیل معیشت خود به صید ماهی و شکار می پرداختند. در شهر ک هایی متشکل از خانه های مستطیل شکل گِلی زندگی می کردند که بر گرد میدانی مرکزی ساخته شده بود. در این میدان، معبدی گنبدی شکل در رأس تپه ای به ارتفاع سه متر ساخته شده بود. این معبد محل برگزاری مهم ترین مراسم دینی آنان بود که شامل اجرای ساز و آواز یا جشن «ذرت سبز» بود و به مناسبت به عمل آمدن ذرت صورت می پذیرفت و مناسک «آتش نو» که در نیمۀ تابستان برگزار می شد. جامعۀ کریک ها سلسله مراتبی بود، اما رده ها موروثی نبودند و با تلاش های فردی به دست می آمدند. مردان کریک همۀ بدن خود را از زمانی که به سن جنگجویی می رسیدند، خالکوبی می کردند. امروزه بسیاری از کریک های ساکن اوکلاهما هنوز سازمان قبیله ای سنتی خود را حفظ کرده اند که مبتنی بر یک شورای عمومی منتخب است و در شهرک های سنتی کریک زندگی می کنند. هنوز تعداد زیادی به زبان کریک تکلم می کنند و بسیاری از آنان هنوز سنت های فرهنگی نظیر مناسک «ذرت سبز» را حفظ کرده اند، اگرچه تقریباً اکثر آن ها مسیحی شده اند. تعداد اندکی از کریک ها که در آلاباما باقی مانده اند، یعنی اخلاف کسانی که از جابه جایی اجباری نجات یافته اند، زبان و فرهنگ خود را ازدست داده اند. کریک ها به دو گروه اصلی تقسیم شده اند: ماسکوگی ها یا «کریک های بالایی» و هیچیتیها یا «کریک های پایینی». آنان نخستین بار در ۱۵۳۸ با ارناندو د سوتو تماس برقرار کردند. در اوایل دهۀ ۱۷۰۰ به مستعمره نشینان اسپانیایی حمله بردند و چندین بار دست به غارت آنان زدند. سپس کنفدراسیونی (بزرگ ایل) تشکیل دادند، شامل اقوام نَچِز و شونی، تا هم در مقابل سایر سرخ پوستان امریکایی و هم در مقابل دشمنان از خویش دفاع کنند. اما این کنفدراسیون با شکست روبه رو شد زیرا آنان در طول جنگ ۱۸۱۲ با بریتانیایی ها متحد شدند و در ۳۰ اوت ۱۸۱۳ یک جناح از کریک ها با نام «شاخۀ سرخ» بیش از ۵۰۰ نفر از مهاجرنشین ها را در شمال موبیل، واقع در آلاباما قتل عام کردند. ژنرال اندرو جکسون و ۵هزار تن از نیروهای او، برای گرفتن انتقام، چندین روستای کریک را با خاک یکسان کردند و در ۲۷ مارس ۱۸۱۴ بیش از ۸۰۰ تن از جنگجویان کریک را در جنگ هورس شوبند به قتل رساندند. پس از این ماجرا کریک ها ناچار شدند بیش از۹.۲میلیون هکتار ـ در حدود نیمی از آلاباما و بخش بزرگی از جنوب جورجیا ـ را به امریکا واگذار کنند. در دهۀ ۱۸۳۰ به اجبار به حفاظت گاهی در «سرزمین سرخ پوستان» منتقل شدند و در آن جا یکی از «پنچ قبیلۀ متمدن» را ایجاد کردند. این قبیله نظامی حکومتی بر پایۀ نظام امریکا پدید آورد و در ۱۹۰۶، پس از تبدیل سرزمین سرخ پوستان به ایالت اوکلاهما، از میان رفت.

پیشنهاد کاربران

در لری بویراحمدی
کِرّیک - kerik
به معنای= کوتاه و کوچک
مثال:
پا کریک: پا کوتاه/کر پا کریک : پسر پا کوتاه
در گویش مردمان شهربابک کلمه کریک corikبه دو معنای متفاوت است یکی مرغی که تخم نمی گذارد و اماده خوابیدن روی تخم هاست و دیگر گیاهی است با خا رهای قلاب مانندکه در کنار اکثر چشمه ها و رودخانه ها می روید

بپرس