کریچه

معنی انگلیسی:
cottage, hut, vacuole

لغت نامه دهخدا

کریچه. [ ک ُ / ک َ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) کریجه. کریچ. کریج. خانه کوچک را گویند مطلقاً. ( برهان ) :
که چو شه بر شکار کرد آهنگ
راند مرکب بدین کریچه تنگ.
نظامی.
داشت لقمان یکی کریچه تنگ
چون گلوگاه نای و سینه چنگ.
سنائی.
|| خانه ای که دهقانان از چوب و علف در کنار زراعت سازند. ( برهان ). رجوع به کریج و کریچ شود. || بمعنی حفره و مغاک است. چاله. کریشک. ( یادداشت مؤلف ).
کریچه. [ ک ُ چ َ ] ( اِخ ) تیره ای از شعبه شیبانی ایل عرب از ایلات خمسه فارس. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87 ).

فرهنگ عمید

= کریچ: داشت لقمان یکی کریچهٴ تنگ / چون گلوگاه نای و سینهٴ چنگ (؟: مرزبان نامه: ۱۳۰ ).

فرهنگستان زبان و ادب

{vacuole} [زیست شناسی] فضا یا حفره ای غشادار در درون یاخته که عمل هضم یا ترشح یا ذخیره یا دفع مواد را بر عهده دارد

پیشنهاد کاربران

در لری بویراحمدی
کِریچَه - kericha یا غِریچَه
غروچه ، قروچه ، صدای به هو خوردن دندان به هنگام جویدن چیزهای خشک و سفت یا صدای به هم ساییدن دندان های بالا و پایین هنگام خواب یا خشم. مثال:
دِندون کریچه : دندون قروچه
کُریچه : خانه، خانه ای که کشاورزان بر کنار کشتزار سازند ( خانه باغ ) در زبان ترکی ، پورو ، لنبه ، در طارم زنجان کؤتام ، گفته می شود .
سر درآرد بدین کُریچه تنگ
سربلند جهان شود سرهنگ
یعنی : اگر پادشاه به این خانه کوچک ما سری بزند سرهنگ خود را در جهان سربلند خواهد ساخت .
... [مشاهده متن کامل]

( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص483 )

معادل واکوئول ، یکی از اندامک های سلول ( یاخته ) ، مصوب فرهنگتان

بپرس