کلارنس کرین برینتون ( به انگلیسی: Crane Brinton ) در ۱۸۹۸ در ویسنتد، کنتیکت ایالات متحده زاده شد و در ۷ سپتامبر ۱۹۶۸ در کمبریج، ماساچوست درگذشت. او مورخ آمریکایی شد. در مشهورترین اثرش، «کالبدشکافی انقلاب» ( ۱۹۳۸ ) پویایی جنبش های انقلابی به پیشرفت تب تشبیه شده است.
... [مشاهده متن کامل]
در ویسنتد، کنتیکت زاده شد ولی خانواده او به زودی به اسپرینگفیلد، ماساچوست مهاجرت کردند. جایی که او بزرگ شد و در مدارس دولتی آنجا تحصیل کرد. نتایج عالی تحصیلی سبب شد برنده «بورسیه تحصیلی رودز» برای حضور در دانشگاه آکسفورد گردد. در سال ۱۹۱۵ وارد دانشگاه هاروارد شد. در سال ۱۹۲۳ مدرک دکترای فلسفه دریافت کرد.
برینتون از سال ۱۹۲۳ تدریس در دانشگاه هاروارد را شروع کرد و در سال ۱۹۴۲ استاد تمام شد و تا زمان مرگش در هاروارد ماند. او از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۸ صاحب کرسی «پروفسور مک لین استاد تاریخ باستان و معاصر» بود.
برینتون سال ها در هاروارد یک دوره آموزشی را تدریس می کرد که به طور غیررسمی در بین دانشجویانش به نام «برانچ با برینتون» شناخته می شد.
برینتون برای نگارش تفسیرهای شوخ طبعانه، خوش روح و شهرت آمیزش، مشهور بود. او بر زبان فرانسوی مسلط بود. در طول جنگ جهانی دوم مدتی رئیس تحقیقات و تحلیل لندن در «دفتر خدمات استراتژیک» بود. او همچنین مارشال آتش برای «کلیسای جامع پل» در لندن که در برابر بلیتز با آسیب های جزئی مقاومت کرد. پس از جنگ، برینتون توسط ارتش ایالات متحده به سبب «کمک در آزادی فرانسه» مورد تجلیل قرار گرفت و در اواخر دهه ۱۹۴۰ رئیس انجمن یاران هاروارد شد. عضویت در آن دوره شامل مک جورج باندی و ری کلین بود که در امنیت ملی و اطلاعات کاملاً تأثیرگذار شدند.
در اوایل دهه ۱۹۶۰، برینتون استاد راهنمای رساله مورخ جوان، ویل جانستون در هاروارد بود. وی همچنین به عنوان مشاور مورخ «الیزابت آیزنشتاین»، نویسنده «مطبوعات چاپ به عنوان عامل تغییر» خدمت کرد.
در سال ۱۹۶۳ برینتون به عنوان رئیس انجمن تاریخ آمریکا انتخاب شد. او همچنین رئیس انجمن مطالعات تاریخی فرانسه بود.
در ۱۹ فوریه ۱۹۶۸، برینتون در جلسات فولبرایت در راستای جنگ ویتنام در مورد ماهیت اپوزیسیون ویتنامی شهادت داد و گفت آمریکایی ها با یک انقلاب همدل هستند ولی انقلابی کمونیستی نیستند و اگر هوشی مین، کمونیست نبود، «کل داستان متفاوت بود. »
... [مشاهده متن کامل]
در ویسنتد، کنتیکت زاده شد ولی خانواده او به زودی به اسپرینگفیلد، ماساچوست مهاجرت کردند. جایی که او بزرگ شد و در مدارس دولتی آنجا تحصیل کرد. نتایج عالی تحصیلی سبب شد برنده «بورسیه تحصیلی رودز» برای حضور در دانشگاه آکسفورد گردد. در سال ۱۹۱۵ وارد دانشگاه هاروارد شد. در سال ۱۹۲۳ مدرک دکترای فلسفه دریافت کرد.
برینتون از سال ۱۹۲۳ تدریس در دانشگاه هاروارد را شروع کرد و در سال ۱۹۴۲ استاد تمام شد و تا زمان مرگش در هاروارد ماند. او از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۸ صاحب کرسی «پروفسور مک لین استاد تاریخ باستان و معاصر» بود.
برینتون سال ها در هاروارد یک دوره آموزشی را تدریس می کرد که به طور غیررسمی در بین دانشجویانش به نام «برانچ با برینتون» شناخته می شد.
برینتون برای نگارش تفسیرهای شوخ طبعانه، خوش روح و شهرت آمیزش، مشهور بود. او بر زبان فرانسوی مسلط بود. در طول جنگ جهانی دوم مدتی رئیس تحقیقات و تحلیل لندن در «دفتر خدمات استراتژیک» بود. او همچنین مارشال آتش برای «کلیسای جامع پل» در لندن که در برابر بلیتز با آسیب های جزئی مقاومت کرد. پس از جنگ، برینتون توسط ارتش ایالات متحده به سبب «کمک در آزادی فرانسه» مورد تجلیل قرار گرفت و در اواخر دهه ۱۹۴۰ رئیس انجمن یاران هاروارد شد. عضویت در آن دوره شامل مک جورج باندی و ری کلین بود که در امنیت ملی و اطلاعات کاملاً تأثیرگذار شدند.
در اوایل دهه ۱۹۶۰، برینتون استاد راهنمای رساله مورخ جوان، ویل جانستون در هاروارد بود. وی همچنین به عنوان مشاور مورخ «الیزابت آیزنشتاین»، نویسنده «مطبوعات چاپ به عنوان عامل تغییر» خدمت کرد.
در سال ۱۹۶۳ برینتون به عنوان رئیس انجمن تاریخ آمریکا انتخاب شد. او همچنین رئیس انجمن مطالعات تاریخی فرانسه بود.
در ۱۹ فوریه ۱۹۶۸، برینتون در جلسات فولبرایت در راستای جنگ ویتنام در مورد ماهیت اپوزیسیون ویتنامی شهادت داد و گفت آمریکایی ها با یک انقلاب همدل هستند ولی انقلابی کمونیستی نیستند و اگر هوشی مین، کمونیست نبود، «کل داستان متفاوت بود. »