کریغتن

لغت نامه دهخدا

کریغتن. [ ک ُ ت َ ] ( مص ) گریغتن. گریختن. با کاف فارسی هم بنظر آمده است [ یعنی گریغتن ]. ( برهان ) ( آنندراج ) .

پیشنهاد کاربران

بپرس