کریسْتِوا، یولیا (۱۹۴۱)(Kristeva, Julia)
کریسْتِوا، یولیا
بانوی روان کاو، نظریه پرداز ادبی و رُمان نویسِ فرانسوی بلغاری تبار. با توجه به روان کاوی فروید و زبان شناسی ساخت گرا رابطۀ بین زبان، جامعه و خود را تحلیل کرد. در کتاب نشانه شناسی (۱۹۶۹) ادعا کرد که «خود» حاصل زبان است و موجودیت ثابت و مستقلی ندارد. در نتیجه، عناصر سرکوب شده در زبان نظم یافتۀ جامعۀ بورژوازی (یعنی گفتمان مسلط اجتماعی) سرکوب می شود، و به صورت عناصر سرکوب شدۀ «خود» ناهشیار (ناخودآگاه) در می آید. او مفاهیم ضمنی سیاسی و فرهنگی این وضعیت را در کتاب انقلاب در زبان شاعرانه (۱۹۷۴) بررسی و ادعا کرد که شعر اساساً تجلی عناصر غیرعقلایی و سرکوب شده ای است که ناخودآگاه را به وجود می آورند. شعر (و عوامل مختل کننده ای مانند خنده و لذت)، با نظم، عقلانیت و کنترل سرکوب گرانۀ گفتمان مسلط اجتماعی به چالش برمی خیزد. او بدین ترتیب نشان داد که انقلاب در هردو سطح شخصی و سیاسی امکان پذیر است. کریستوا در دو کتابِ پریشان گویی (۱۹۷۷) و داستان های عاشقانه(۱۹۸۳) از علاقۀ خود به ارتباط بین زبان، تن و حدود هویت شخصی سخن گفته است. تحلیل های او از جنسیت و «زنانگی»، بخش مهمی از مباحث فمینیستی است. از دیگر آثار اوست: در مورد زنان چینی (۱۹۷۴)، مطالعۀ فمینیستی انقلاب فرهنگی چین؛ و رُمانِ سامورایی ها (۱۹۹۱).
کریسْتِوا، یولیا
بانوی روان کاو، نظریه پرداز ادبی و رُمان نویسِ فرانسوی بلغاری تبار. با توجه به روان کاوی فروید و زبان شناسی ساخت گرا رابطۀ بین زبان، جامعه و خود را تحلیل کرد. در کتاب نشانه شناسی (۱۹۶۹) ادعا کرد که «خود» حاصل زبان است و موجودیت ثابت و مستقلی ندارد. در نتیجه، عناصر سرکوب شده در زبان نظم یافتۀ جامعۀ بورژوازی (یعنی گفتمان مسلط اجتماعی) سرکوب می شود، و به صورت عناصر سرکوب شدۀ «خود» ناهشیار (ناخودآگاه) در می آید. او مفاهیم ضمنی سیاسی و فرهنگی این وضعیت را در کتاب انقلاب در زبان شاعرانه (۱۹۷۴) بررسی و ادعا کرد که شعر اساساً تجلی عناصر غیرعقلایی و سرکوب شده ای است که ناخودآگاه را به وجود می آورند. شعر (و عوامل مختل کننده ای مانند خنده و لذت)، با نظم، عقلانیت و کنترل سرکوب گرانۀ گفتمان مسلط اجتماعی به چالش برمی خیزد. او بدین ترتیب نشان داد که انقلاب در هردو سطح شخصی و سیاسی امکان پذیر است. کریستوا در دو کتابِ پریشان گویی (۱۹۷۷) و داستان های عاشقانه(۱۹۸۳) از علاقۀ خود به ارتباط بین زبان، تن و حدود هویت شخصی سخن گفته است. تحلیل های او از جنسیت و «زنانگی»، بخش مهمی از مباحث فمینیستی است. از دیگر آثار اوست: در مورد زنان چینی (۱۹۷۴)، مطالعۀ فمینیستی انقلاب فرهنگی چین؛ و رُمانِ سامورایی ها (۱۹۹۱).
wikijoo: کریستوا،_یولیا_(۱۹۴۱)