کریستال زمان

دانشنامه عمومی

یک کریستال زمان، کریستال فضا - زمان یا کریستال چهار بعدی یک ساختار متناوب است که در زمان و فضا تکرار می شود. کریستال طبیعی سه بعدی دارای الگوی تکرار در فضا است، ولی در زمان بدون تغییر باقی می ماند. اما کریستال زمان در فضا و زمان خود را تکرار می کند که موجب تغییر آن در هر لحظه می شود. کریستال زمان گسترش ایده وجود کریستال در چهار بعد است. چون این ساختار، ماده ای با ترمودینامیک غیرتعادلی است، هیچگاه به تعادل گرمایی نمی رسد. این حالت به کریستال اجازه می دهد که حرکت دائمی داشته باشد. [ ۱] از نظر فنی در یک کریستال زمان، تقارن انتقال زمان خود به خود شکسته می شود و بدین ترتیب نشان دهنده شکست تقارن انتقال زمان ( TTSB ) است.
ایده کریستال زمان اولین بار توسط پروفسور ام آی تی و برنده جایزه نوبل فرانک ویلچک در سال ۲۰۱۲ مطرح شد. پس از آن کار بر روی تعریفی دقیق از آن شروع شد، که در نهایت به این نتیجه رسید که کریستال زمان در ترمودینامیک تعادلی امکان پذیر نیست. با این حال، این نتیجه گیری راه را برای اثبات این ماده در سیستم های غیرتعادلی باز گذاشت. در سال ۲۰۱۶ نورمن یائو و همکارانش در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی یک پیشنهاد قاطع برای تولید کریستال زمان در محیط آزمایشگاهی مطرح نمودند. طرح یائو سپس توسط دو تیم به رهبری کریستوفر مونرو از دانشگاه مریلند، کالج پارک و میخائیل لوکین از دانشگاه هاروارد مورد استفاده قرار گرفت که هر دو گروه موفق به ایجاد کریستال زمان شدند. هر دو آزمایش در مارس ۲۰۱۷ در مجله نیچر به چاپ رسید.
عکس کریستال زمان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

برای مشاهده رفتار کریستال زمان ( Zeitkristall با تلفظ تسایتکریستال به زبان آلمانی ) در آزمایشگاه، در قدم اول خود کریستال تولید میشود. چندی پیش یک گروه پژوهشی در دانشگاه فنی دورتموند ( UT - Dortmund ) در آلمان تحت سرپرستی آلِکس گرایلیش ( Alex Greilich ) یک کریستال زمانی پایدار از آلیاژ ایندیوم - گالیوم - آرسنید ( Indiumgalliumarsenid : InGaAs )
...
[مشاهده متن کامل]

به اضافه اتم های سیلیسیوم تولید شده و سپس با قرار دادن آن در یک میدان مغناطیسی و تاباندن پرتوی های نور تک قطبی لیزر به آن و به کمک دستگاه های طیف نگار، نوسان تولید شده را قابل مشاهده و صدای تیک تاک آنرا به کمک میکروفون و بلندگو قابل شنیدن نموده اند. دمای کریستال حدود شش درجه روی صفر مطلق. در این آزمایش مجموعه اتم های چهارگانه کریستال بر اثر تابش نور لیزر به یک نظم کامل ( هارمونی تام ) میرسند و سپس به حالت بی نظمی کامل ( کائوتی ) در می آیند و در قدم های معین زمانی ( حدود 6, 9 ثانیه ) آن نظم اولیه دو باره تولید میشود و این حالت های نظم و بی نظمی بطور متناوب پشت سر هم و در طول همدیگر تکرار میگردند که روی صفحه دستگاه اوسیلیوگراف یا طیف نگار بصورت پولس های منقطع بشکل M قابل مشاهده می باشند.
این آزمایش حاکی از این حقیقت است که حرکت زمان در سطح کوانتمی بصورت خطی یا پیوسته و یا آنالوگی نمی باشد بلکه ناپیوسته، جهشی یا پرشی و یا دیجیتالی. بهر حال ایده مرکزی فرانک ویلچک این بوده که در دمای صفر مطلق اتم ها طوری یخ نمیزنند که الکترون ها و هسته ها بطور مطلق به حالت سکون برسند.
در علم فیزیک یک مسئله پنهانی وجود دارد و آن اینکه از دیدگاه نیوتن دانشمند طبیعت گرای انگلیس و بنیانگذار مکانیک و فیزیک کلاسیک ، لایب نیتز فیلسوف خردگرای آلمان و ماکس پلانک ارائه دهنده اولین تئوری کوانتمی یا کوانتایی، زمان و مکان ذره ای اند و از دیدگاه انشتاین ارائه دهنده تئوری های نسبیت خاص و عام، بافت زمانمکان پیوسته است. این تناقض و یا این دوگانه انگاری هنوز حل نشده و بدون حل این مسئله بنیادی، فرمولبندی رشته جدید علم فیزیک تحت عنوان گرانش یا جاذبه کوانتمی و ادغام نسبیت عام انشتاین و مکانیک ذرات و امواج ( کوانتمی - موجی ) به زبان ریاضی محال و غیر ممکن می باشد. و حل این مسئله و این ادغام و ایجاد یک تئوری واحد، بدون در نظر گرفتن پدیده های بیزمانی و بیمکانی مطلق و نسبی، محال و غیر ممکن می باشد. البته نه به معنای عدم وجود زمان و مکان بلکه نیمزوج های بنیادی همزاد و هم بازی و هم ارز آنها با کمیت های مساوی و ماهیت ها یا کیفیت های معکوس.
در مورد کریستال زمان، خود من به عنوان یک فرد عادی بیشتر به کریستال لحظه جاودانه حال علاقه مندم که شاید برای فلاسفه آزاد اندیش ( چه ایده آلیستی و چه ماتریالیستی ) و اندیشمندان و متفکرین دینی وابسته به معارف وحیانی و حدیثی و روائی و حکیمان و عارفان دینی هم جالب باشد.
لحظه جاودانه حال یک نوسانگر خودکار دو قطبی ست متشکل از زمان مطلق و بیزمانی مطلق بر رویهم با ماهیت های معکوس و کمیت های مساوی و در بر گیرنده محتوای کل کیهان یا جهان می باشد و به عنوان عظیم ترین نیروی موجود در محتوای کیهان یا جهان دو وظیفه یا نقش عمده و اصلی را عهده دار می باشد؛ یکی رقم زدن طول عمر کلیه موجودات و پدیده ها و امورات و دیگری سوق دادن محتوای کیهان یا جهان لحظه به لحظه، بدون وقفه و بطور خستگی ناپذیر بسوی آینده و وقوع مهبانگ بعدی و پس از وقع مهبانگ های بعدی و بعدی تا رسیدن یا بازگشتن به همان نظام احسن و اشرف آفرینش سرمدی، مبدئی یا اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین روی یک مسیر دایره ای شکل و محیط این دایره صاف و پیوسته نمی باشد بلکه پله ای و منقطع یا ناپیوسته.
در اینجا کریستالی بودن لحظه جاودانه حال به این معنا که محتوای کیهان یا جهان در درون لحظه جاودانه حال طوری محبوس و زندانی است که روی آن در این کریستال در کلیه جهات مکانی و بیمکانی ( هردو مطلق و که بر رویهم نقش ظرف نگهدارنده محتوا را عهده دار می باشند ) همیشه بسوی آینده دوخته شده طوریکه هرگز پشت سر خود را بسوی گذشته نگاه نمیکند. مسیر حرکت لحظه ی جاودانه حال بصور یک خط نمی باشد بلکه دایره وار و لذا بازگشت محتوای کیهان یا جهان در بطن این کریستال و بهمراه آن به گذشته نه تنها امکانپذیر بلکه بطور مطلق ضروری، اجباری و اجتناب ناپذیر میباشد و آنهم با هدف تجربه و سپری نمودن مدارات، مراتب یا درجات تکاملی بر از قبل و این حرکت نوسانی و تناوبی یا این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی از طریق گردش دایره وار وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن، طی میشود و نه از راه ها و به روش های دیگری از قبیل تناسخ و حلول یا گردش روان، قبض یا جدایی روح از کالبد به اصطلاح مادی و پریدن جان از قفس به اصطلاح تنگ خاکی.
یک نکته بسیار مهم :
از دیدگاه دین خدای کلمه ای فقط لازمان و لامکان است، اما خدای حقیقی و واقعی یعنی خدای علمی یا خدا از دیدگاه به یک سهم مساوی هم بازمان و بامکان است و هم بیزمان و بیمکان و هردو بر رویهم و تنیده در هم، هم مطلق و هم نسبی و مجموعا 16 بُعدی؛ 8 تا مطلق و 8 تا نسبی.
به زبان عادی و روز مره میتوان گفت که آسمان نسبی ( رازی - انشتاین - این حقیر ) در کلیه جهات در دل آسمان مطلق ( رازی - نیوتن - این حقیر ) بطور خودکار از قابلیت یا استعداد نوسانات متوالی انبساط و انقباض بر خوردار است و نه بدون آن.
اگر قالب های ذرات بنیادی هجده گانه مندرج در جدول مدل استاندارد، بطور کامل شکسته یا ذوب شوند، آنگاه بر خلاف دیدگاه طرفداران تئوری های پنجگانه و ششگانه تار و ریسمان تحت عنوان تئوری M ، تار و ریسمان به پیدایش نمیرسند بلکه نوسانگر های بنیادی هشت بعدی، هرکدام متشکل از یک ذره چهار بعدی زمانمکان نسبی و یک ذره چهار بعدی بیزمانی بیمکانی نسبی بر رویهم با ماهیت های معکوس و کمیت های مساوی در ابعاد پلانک.
این نوسانگر ها برای انجام عمل نوسان نیازی به دریافت انرژی از بیرون ندارند بلکه ماهیت معکوس آنها ریشه و منبع اصلی یا نیروی محرکه حرکت نوسانی خودکار و دائمی آنها می باشد و این نوسانگر ها هرگز به حالت تعادل و سکون و بی حرکتی نمیرسند.
در مورد کریستال زمان بجای No - Go - Theorem ترمودینامکی پاتریک فرانسوی میتوانLet - Go - Theorem غیر ترمودینامیکی این پر ناچیز را بکار برد.

بپرس