کریزگه

لغت نامه دهخدا

کریزگه. [ ک ُ گ َه ْ] ( اِ مرکب ) کریزگاه. کریزجای. جای مخصوص نگاهداری باز در حال تولک کردن. ( یادداشت مؤلف ) :
افریقیه صطبل ستوران بارگیر
عموریه کریزگه باز و بازدار.
منوچهری.
رجوع به کریزگاه شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس