کری کش. [ ک ِ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) کرایه کش. مکاری. ( یادداشت مؤلف ) : جواب گویم اگر پرسیم که آن خر کیست خری کری کش ابلیس و قوم لعنهمو.سوزنی.رجوع به کرایه کش و مکاری شود.