دیکشنری
مترجم
بپرس
کرکسی کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
کرکسی کردن. [ ک َ ک َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خود را قوی و زورمند نمودن. استنسار. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
خود را قوی و زورمند نمودن . استنسار
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها