لغت نامه دهخدا
کرکرة. [ ک ِ ک ِ رَ ] ( ع اِ ) پنجم سپل شتر و آن گردی سخت میان سینه اوست یا سینه هر ستور ذی خف. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رحی زور شتر و گفته اند سینه هر ذی خف. ( از اقرب الموارد ). || گروهی از مردم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
کرکره. [ ک ِ ک ِ رِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد. کوهستانی و معتدل است و 135 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
فرهنگ فارسی
پنجم سپل شتر و آن گردی سخت میان سینه اوست یا سینه هر ستور ذی خف
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
کوبیدن و بلغور کردن دانه هایی مانندِ ماش و باقلا در زیر دستاس.
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
کرکره (نرم تنان). کرکره ( clausilium ) ساختاری آهکی در بدن یک گروه از شکم پایان شش دار خشکی زی است که خانواده حلزون های کرکره دار Clausiliidae را تشکیل می دهند. این حلزون ها به وسیله انتهای پهن و گسترده کرکره دهانه گشودگی صدف خود را می بندند و به این طریق از بخش های نرم بدن خود در برابر جانوران شکارچی ازجمله لارو سوسک های گوشت خوار حفاظت می کنند.
انتهای باریک کرکره در یک شیار می لغزد. این شیار توسط چین های مارپیچی در سطح داخلی صدف در پیرامون ستونک ها columella پدید آمده است. این شیار طولانی است و ماهیچه هایی که کرکره را کنترل می کنند نیز طولانی هستند و این امر باعث می شود که جانور بتواند کرکره را به طور کامل به درون صدف بکشد. کارکرد ساختار کرکره ای این حلزون ها یادآور شیوه کارکرد درهای کرکره ای خودکار گاراژها است.
شکل کرکره در هر سرده تفاوت هایی دارد. برخی کرکره ها زبان مانند، برخی قاشق مانند، و برخی کاردک مانند هستند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفانتهای باریک کرکره در یک شیار می لغزد. این شیار توسط چین های مارپیچی در سطح داخلی صدف در پیرامون ستونک ها columella پدید آمده است. این شیار طولانی است و ماهیچه هایی که کرکره را کنترل می کنند نیز طولانی هستند و این امر باعث می شود که جانور بتواند کرکره را به طور کامل به درون صدف بکشد. کارکرد ساختار کرکره ای این حلزون ها یادآور شیوه کارکرد درهای کرکره ای خودکار گاراژها است.
شکل کرکره در هر سرده تفاوت هایی دارد. برخی کرکره ها زبان مانند، برخی قاشق مانند، و برخی کاردک مانند هستند.
wiki: کرکره (نرم تنان)
مترادف ها
پرده، کرکره
پیشنهاد کاربران
به گمان فراوان واژه ی کرکره در بنیاد [گره گره] بوده؛
کرکره، تخته های باریک و بلندی ست که در گذشته با بند و به یاری گره های فراوانی به هم بسته می شده اند؛
این واژه در گذر زمان این دگرش را به خود دیده:
گره گره - گرگره، کرکره
کرکره، تخته های باریک و بلندی ست که در گذشته با بند و به یاری گره های فراوانی به هم بسته می شده اند؛
این واژه در گذر زمان این دگرش را به خود دیده:
گره گره - گرگره، کرکره
کر به کوردی معنی خط و خط انداختن روی چیزی میده . و در کوردی کر کر یعنی را ه راه خط خط
در مهاباد اصفهان یعنی ریز شدن مواد غذایی توسط موش یا خردسال