کرک شدن. [ ک ُ ش ُ دَ ]( مص مرکب ) بصورت کرک درآمدن. || ژولیده شدن موی. ( فرهنگ فارسی معین ). گوریده شدن موی. || مست شدن و بازایستادن ماکیان از بیضه کردن.