کرک دار


معنی انگلیسی:
downy, fuzzy, shaggy, woolly, furred, glaucous

فرهنگستان زبان و ادب

{pubescent} [زیست شناسی- علوم گیاهی] ویژگی هر سطح پوشیده از کرک

مترادف ها

downy (صفت)
عیار، ملایم، نرم، پرزدار، کرک دار، مانند پر ریز، مثل پیشی

tomentose (صفت)
کرک دار

puberulent (صفت)
کرک دار، دارای کرک های ریز، پوشیده شده از موهای ریز

lanuginous (صفت)
کرک دار، پشمالو

پیشنهاد کاربران

بپرس