کرچی

/korCi/

لغت نامه دهخدا

کرچی. [ ک ُ ] ( حامص ) چگونگی و حالت مرغ کرچ. ( یادداشت مؤلف ).

کرچی. [ ک ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان لاویج بخش نور شهرستان آمل. کوهستانی ، معتدل و مرطوب است و 150 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

چگونگی و حالت مرغ کرچ

گویش مازنی

پیشنهاد کاربران

بپرس