کرپا. [ ک ُ ] ( اِ ) گیاهی باشد که آن را هلندوز خوانند. ( لغت فرس اسدی ). گیاهی باشد دارویی و آن را هلندوز هم گویند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). گرپا. کربا. ( از برهان ). نوعی از ریباس است. ( یادداشت مؤلف ).کرپه. کرپاوان. شبدر. ( فرهنگ فارسی معین ). این کلمه را در فرهنگها به صورتهای زیر نیز ضبط کرده اند: کرپاوان ، کزبار، کزبا، کزوا، کزیا، کریا. و خدای داناست که صحیح کدام است. ( از یادداشت مؤلف ) :
پیش تیغ تو روز صف دشمن
هست چون پیش داس نو کرپا.
رودکی.
اگر زفیض کفت رشحه ای بدی در ابرشدی زبرجد و فیروزه پیکر کرپا.
عسجدی.
رجوع به کرپه ، کرپاوان و هلندوز شود.